۱) مسئولیتپذیری: کارآفرینان در قبال مخاطراتی که آغاز کردهاند، احساس مسئولیت شخصی دارند. آنها ترجیح میدهند کنترل منابعشان را خود داشته باشند و منابع را جهت دستیابی به اهداف مشخص، مورد استفاده قرار دهند.
۲) ریسکپذیری متعادل: کارآفرینان اهل ریسک پرخطر نیستند، اما اهل ریسک حساب شده هستند. نتایج فعالیتهای آنها ممکن است در بلندمدت مشخص شود و یا اهداف آنها ممکن است در نگاه دیگران غیرممکن به نظر بیاید اما کارآفرینان، موقعیتها را از یک دیدگاه متفاوت میبینند و باور دارند که اهداف آنها واقع بینانه و دست یافتنی است. آنها معمولاً نقاط را در محدودهای که دانش آنها قابل بهرهبرداری است، فرصتیابی میکنند. پیشزمینهها و تجربیات، هر یک احتمال موفقیت آنها را افزایش میدهد. یک نویسنده میگوید: کار کارآفرین، برنامهریزی و محاسبه ریسک بر پایه دانش بازار میباشد. دستیابی به منابع برای اهداف از پیش تعیین شده، از شروط لازم برای موفقیت است. به عبارت دیگر، کارآفرینان موفق، هیچگاه بیمحابا خطر نمیکنند.
۳) اعتماد به موفقیت: کارآفرینان به موفقیت خود ایمان دارند. آنها نسبت به موفقیت خود، خوشبین هستند. طبق پژوهشی که توسط یکی از مراکز ملی ایالات متحده آمریکا در مورد کسب و کارهای مستقل انجام شده است، صاحبان کسب و کار، به موفقیت شرکتشان، از ۱ تا ۱۰، به طور متوسط، نمره ۳/۷ دادهاند. این سطح بالا از خوشبینی میتواند نشان دهد که چرا برخی از موفقترین کارآفرینان، قبل از موفقیت نهایی، غالباً بیش از یک بار شکست خوردهاند.
۴) تمایل به گرفتن بازخورد سریع: کارآفرینان از چالشهای کسب و کار لذت میبرند. آنها دوست دارند بدانند که نتیجه حاصله چه خواهد بود؟
۵) انرژی بالا: کارآفرینان دارای انرژی بیشتری نسبت به افراد معمولی هستند. این انرژی، میتواند یک عامل حیاتی باشد که سبب تلاش شگفتانگیزی از سوی کارآفرین برای راهاندازی کسب و کار مستقل خود میشود. ساعات طولانی کار و تلاش خستگیناپذیر، برای آنها یک قانون است.
۶) آینده نگری: کارآفرینان یک احساس و تعریف درست از جستجوی فرصتها دارند. آنها پیش رو را نگاه میکنند و کمتر نگران آنچه دیروز انجام دادهاند و آنچه فردا باید انجام دهند، هستند. آنها مایل به بازگشت به گذشته و خوشحالی به سبب موفقیتهایشان نیستند. کارآفرینان واقعی بر آینده تمرکز میکنند. بت کروس میگوید: از آنجایی که شما یک شرکت را رشد و توسعه میدهید، اهداف شما متعالیتر خواهد شد و تمایل به توسعه بیشتر پیدا میکنید. کارآفرینان، جایی که بیشتر مردم فقط مشکلات و غیرممکنها را میبینند، پتانسیلها را میبینند و سرانجام، افکارشان تبدیل به موفقیتهای بزرگ برای آنها میشود. در حالی که مدیران دربارهٔ منابع در دسترس نگران هستند، کارآفرینان، علاقهمند به کشف و سرمایهگذاری در فرصتها هستند.
۷) مهارت در سازماندهی: کارآفرینان میدانند که چطور افراد را جهت انجام فعالیتها کنار هم قرار دهند. ترکیب اثربخش افراد و مشاغل، کارآفرینان را قادر میسازد که چشماندازشان را به واقعیت تبدیل کنند.
۸) توجه به ارزش موفقیت، بیش از پول: یکی از تصورات غلط دربارهٔ کارآفرینان این است که آنها تنها برای دستیابی به پول کار میکنند. اما به نظر میرسد که نیاز به موفقیت، انگیزش و ارزش اولیه کارآفرینان میباشد و پول، تنها یک سمبل از دستیابی به موفقیت است. یک محقق کسب و کار میگوید: «آنچه کارآفرینان را برمیانگیزد و آنها را به سوی پیچیدگی بیشتر و عمیقتر سوق میدهد، محرکی بیش از پول است».
ادامه
9P بازاریابی
یک طرح بازاریابی(Marketing Plan) می تواند بخشی از یک طرح کسب و کار (Business Plan) باشد. باید توجه داشت فرآیند بازاریابی از طریق اجرایی کردن آمیخته بازاریابی صورت میگیرد. برای اثربخشی بیشتر برنامه های بازاریابی باید به صورت یک قالب نوشتاری که به آن طرح بازاریابی گفته میشود، تدوین شود. چکیده این فرآیند شامل حرکت از کل به جزء، از چشمانداز (Vision) به ماموریت (Mission) و به اهداف کلان (Goals) و به اهداف عینی (Objectives)، حتی تا برنامه اقدام افراد سازمان می باشد. همچنین این یک فرآیند تعاملی است که در همه مراحل بررسی شده و اصلاح میگردد.
مقاصد و اهداف عینی طرح بازاریابی (Marketing Plan Aims & Objectives)
چشمانداز میتواند به عنوان یکی ازمهمترین پارامترهای موثردرموفقیت بازاریابی مطرح باشد. ازاین سو می بایست هماهنگی دوطرفه ای بین چشمانداز و طرح بازاریابی وجود داشته باشد که باعث شود افراد سازمان به نوعی دچار عدم اعتنا به این دو نشوند. اهداف عینی بازاریابی میبایست منطبق بر اهداف مالی باشد، بطوری که این شاخصهای مالی را به شاخصهای بازاریابی مرتبط تبدیل کند. به این منظور لازم است تا به طور دقیق و شفاف همه اجزای آمیخته بازاریابی(۹P) به طور مشروح مشخص گردد.
⬅️ محصول (Product): دقیقا چه محصولاتی قرار است به بازار عرضه شوند و جزئیات هر محصول چیست. همچنین امروزه خدماتی که قبل، حین و پس از فروش عرضه میشود نیز جزء محصول در نظر گرفته میشود.
⬅️ قیمت (Price): قیمت هر یک از محصولات به طور دقیق چقدرمی باشد با ذکر قیمت تمام شده و لحاظ کردن مالیاتها و عوارض.
⬅️ تبلیغات (Promotion): چه نوع تبلیغاتی و با چه سطح گستردگی صورت خواهد گرفت، همچنین سیاستهای تخفیف چه خواهد بود.
⬅️ محل توزیع (Placement): محصولات در چه نقاطی توزیع خواهد شد و چه سیاستی برای نفوذ در بازار در نظر گرفته شده است.
⬅️ بسته بندی (Packaging): محصولات چگونه بسته بندی شدهاند، بسته بندی بزرگتر (مثلا کارتن) چه ویژگیهایی دارد، آیا مشتری میتواند قسمتی از یک بسته بندی بزرگ را درخواست کند. یکی دیگر از تعاریف بسته بندی ارائه سبد محصول به مشتری میباشد.
⬅️ مشتری(People): افرادی که در سازمان با روند بازاریابی و فروش درگیرهستند چه آموزشهایی درباره هویت برند، محصول و سیاستهای فروش باید ببینند.
⬅️ فرآیند فروش (Processes): فرآیند فروش و تحویل محصول چگونه خواهد بود.
⬅️ پرداخت (Payment): سیاستهای پرداخت و تسویه محصول چگونه می باشد و آیا برای مشتریان خاص برنامه های خاصی در نظر گرفته می شود.
⬅️ ظاهر محیط (Physical Environment): ظاهر محیط شرکت، انبار، دفتر فروش، ظاهر و پوشش پرسنل درگیر با مشتری و یا حتی کامیون تحویل کالا باید به دقت مورد توجه قرار گیرد.
ادامه
۱۰ نکته برای موفقیت در بازاریابی الکترونیکی
قابل توجه بازاریان الكترونیكی «كارهای خود را طبق روال انجام دهید و نكتههای زیر را به خاطر بسپارید.»
۱) نامههای تبلیغاتی خود را فقط برای افرادی بفرستید كه برای دریافت آن درخواست دادهاند.
اشتباهی كه بعضی از بازاریابان انجام میدهند آن است كه نامههای تبلیغاتی را برای افراد مختلف ارسال میكنند . استفاده وسیع از این روش در سالهای گذشته باعث سستشدن تجارت الكترونیكی شده است.
▪️ نكته مهم:
اعتماد مشتری جلب كردنی است. یكی از بهترین راهحلهای جلب اعتماد، احترام به عقاید مشتری در مورد دریافت نامههای تبلیغاتی یا عدم دریافت آنهاست.
۲) همواره به درخواستهای مشتری برای عدم دریافت نامهها احترام بگذارید.
روش سادهای را برای خروج از سیستم نامهها در اختیار افراد قرار دهید. در تمام نامهها آدرسی قرار دهید كه از طریق آن مشتری بتواند تمایل خود به عدم دریافت نامهها را به شما اعلام كند.
▪️ نكته مهم:
حجم كمتر معمولاً بیشتر مورد توجه قرار میگیرد.
۳) برای هر تغییری توسط ارسال یك نامه، تاییدیه بگیرید.
عضویت اولیه، سفارشات، ارسال سفارشات و هر تغییری در مشخصات و وضعیت مشتری نیاز به اخذ تاییدیه از وی دارد. با این كار درصد امكان بروز اشتباه و اطلاعات غلط را كاهش میدهید.
۴) به مشتریان خود حق انتخاب بدهید تا بدانند كه برای شما ارزشمند هستند.
۵) ارتباط و منفعت دوطرفه.
مشتریان آدرس پست الكترونیكی و دیگر اطلاعات شخصی خود را برای نوعدوستی به شما نمیدهند بلكه در مقابل باید چیز باارزشی دریافت كنند. این ارزش میتواند در قالب دریافت اطلاعات خاص (روی سایت شما یا از طریق نامههای الكترونیكی)، هدیههای رایگان، كارت تخفیف یا قرعهكشی باشد.
▪️ نكته مهم:
خلاقیت عامل مهمی در این امر است اما به یاد داشته باشید كه علاوه بر این موارد باید در تمام نامههایی كه برای مشتریان ارسال میكنید مطالب با ارزشی قرار دهید.
۶) لیست مشتریان شما سرمایهای است مخصوص شما، هرگز آنرا به دیگران نفروشید!
۷) سیاست حفظ حریم خصوصی مشتریان را تدوین و برای آنها ارسال كنید.
با این كار رابطه شما محكم تر خواهد شد و به آنها خواهید فهماند كه در پشت پرده این سایت، افراد واقعی و مسوولی وجود دارند.
۸) به نیازهای مشتریان خود سریعاً پاسخ دهید.
۹) از لیست مشتریان دیگران استفاده نكنید.
مگر در مواردی مانند مورد ۶ كه در بالا ذكر شد.
۱۰) قدرت شبكهها را از یاد نبرید.
اخبار بد روی اینترنت بسیار سریع تر از اخبار خوب پخش میشوند. یك مشتری خشمگین میتواند با ارسال یك پیام كوتاه، خشم خود را از شركت شما به میلیونها نفر منتقل كند. از اشتباهات كوچك پرهیز كنید زیرا اشتباهات دنیای الكترونیكی مانند اشتباهات تلفنی یا …. نیستند كه به آسانی قابل جبران باشند
ادامه
جذب مشتری و شناخت روش های آن یکی از ارکان بازاریابی است.از این رو در این مجال پنجاه روش جذب مشتری بر گرفته از کتاب پاول.ر.تیم ارائه می گردد
الف:جذب مشتری
۱- با رفتاری قدرشناسانه و حاکی از سپاسگزاری آغاز کنيد
۲- تلاش کنيد افراد نالايق را برای کارتان آموزش ندهيد
۳- ارزيابی واقع گرايانه و سازمان يافته ای را انجام دهيد
۴- قضاوت نکنيد ، همه را بهترين فرض کنيد
۵- به آينه نگاهی بيندازيد(خوشتیپ کنيد)
۶- ظاهر محيط خود را ارزيابی کنيد
۷- نقش يک پژوهشگر را بازی کنيد (ساير حرفه ها و خدمات را نيز بررسی کنيد)
ب:فروش رقابتی
۸- موفقيتهای خود را به آگاهی عموم برسانيد
۹- شهروندی نمونه باشيد
۱۰-در جريان نظرها و درخواستهای تازه تجاری قرار بگيريد
۱۱- از تکنولوژيهای نوين ارتباطی بهره مند گرديد
۱۲-تلاش خود را برای شناختن مشتريهای دست اول به کار گيريد
۱۳-در حرفه خود فقط به ارائه کارت ويزيت اکنفا نکنيد
۱۴-در تبليغات خالق تصاوير و تصورها باشيد
۱۵-واحدهای خدماتی خود و يا محصولاتتان را در نمايشگاه و يا ويترين مغازه ای به نمايش بگذاريد
۱۶-نمايشگاه های کوچک و بزرگ تجاری را مورد ارزيابی قرار دهيد
۱۷-به نشر کتاب مبادرت ورزيد
۱۸- به مشتريان بالقوه خود آموزش دهيد
۱۹- نام حرفه خود را در کتاب اول بياوريد
۲۰-با مشاغل ديگر ادغام شويدتا زمينه فعاليت شما گسترش يابد
۲۱-کارکنان خود را خوب تربيت کنيد
۲۲-سو شهرت خود را بهبود بخشيد
۲۳-نشان دهيد که برای شما رضايت مشتری اهميت دارد
۲۴-اهدای پاداش برای جذب مشتری
ج: دعوت و ایجاد انگیزه
۲۵- به مشتری دائمی خود دفترچه تخفیف بدهید(مثل پیتزا ی٢٢٢ )
۲۶- روش خانه به خانه را بیازمائید (مثل بیمه ایران)
۲۷-با نامه مشتری خود را پیدا کنید
۲۸-فهرستی از مشتریان احتمالی ترتیب دهید
د: حفظ مشتریان تازه وارد
۲۹- انتظارات مشتريان را برآورده کنيد
۳۰-محصولات خود را با بسته بندی عالی عرضه کنيد
۳۱-اطلاع رسانی قوی داشته باشيد
۳۲-سرعت کار خود را افزايش دهيد (مانند Fast Foodها)
۳۳-قيمت خود را عادلانه تر کنيد
۳۴- اشانتيون بدهید (مانند عطر فروشیها)
۳۵-تسهيلات و خدمات پس از فروش بدهيد(مانند Nokia)
۳۶- نقاط برخورد شرکت و محصولاتش را با مشتری بشناسيد و انرا بهبود بخشيد
۳۷-نيازهای مشتری را پيش بينی کنيد
۳۸- تلاش کنيد مشتريان احساس کنند در خانه خودشان هستند
۳۹-امکان سلب مسئوليت را از فروشندگان را بررسی کنيد (قيمت را مقطوع کنيد)
۴۰- تمام پيشنهادات و انتقادها را پذيرا باشید
۴۱-از دفتر کارتان برای مشتريان خود محيطی دوستانه بسازيد
۴۲- عفت کلام داشته باشيد
۴۳- از کاربردهای تکنيکی تلفنی بهره مند شويد
ه: ايجاد شبکه ارتباطی
۴۴- از مشتريان قديمی خود کمک بگيريد
۴۵- کاری کنيد مشتريانتان برای شما تبليغ کنند
و: بازگرداندن مشتريان از دست رفته
۴۶- به سخن مشتريانی که نتوانسته اید جلبشان کنيید گوش دهيد
۴۷- از دست دادن مشتريان پر فيس و افده را شکست تلقی نکنيد
۴۸- پوزش بخواهيد
۴۹- برای مشتری توضيح دهيد که برايش چه کار کرده ايد
۵۰- این پرسش شگفت انگيز را که « برايتان چه خدمتی ميتوانم انجام دهم تا در حل مشکل به شما کمک رده باشم » را از مشتری بپرسيد.
ادامه